حکایت مادرجان و غذای خوشمزه برای افطاری 😊 تشکر بیننده گان عزیز 🙏🥰

افطار مهمان مادرجان😊عزیزان یک مشکل کوچک داریم مشوره میخواهیم 🤗

خدایاشکر امروز میلاد جان را داخل گهواره ماندیم 😊 تشکر از یاری تان عزیزان 🙏

سوغات طبیعت را برای مادرجان و فامیل آوردم 😊 واقعا زندگی زیباست اینجا 🥰

مسافرت نه چندان دور 😢 عزیزان تشکر از حمایت های تان و پیام های خوب تان 🙏❤

تبریک تبریک بلاخره نی نی را نام ماندیم 😊 عزیزان بنظرتان اسمش زیباست یا نه ؟

اینم از برف باری و مشکلات ما 😀

چشم مان روشن😍 خدارشکر مادر محمد ذکی و طفل کوچکش به خانه رسید 😀

بلاخره عروس مادر جان از شفاخانه رخصت شد| مادر جان آمادگی میگیرد😊خدایاشکر

سال نو را با مادرجان و پدرجان جشن گرفتیم/ سال نو همه شما عزیزان مبارگ☘️💚

عیدی مادر جان برای عروسش| و تحفه های عروس برای مادرجان و فامیل ما

متاسفانه بدون مادر محمد ذکی و...برگشتیم به خانه| امیدواریم به زودی برگردین عزیزان

اتاق عمل و پایان چشم انتظاری 🤲 تشکر عزیزان از دعای خیر تان❤ما همه خوبیم

واوو تبریک میرزاحسین خانه رسید😃 خبر خوش برای همه فامیل ما| خدایا شکرت

خرید لباس عیدی(سال نو) مادر جان برای عروس نو 🥰 نوروز تان پیشاپیش تبریک عزیزان 😍

چشم ما روشن خصوصا مادر محمد ذکی جان❤️🙏

نذر مادر محمدذکی جان 😋

شلغم شوروا وطنی پخته کدیم برای مهمانان |درود به همه تان دوستان گل و مهربان 😊

خدارشکر ذاکرحسین از کابل به خانه رسید . همه خوشحال شدیم

بلاخره ما هم آمادگی قدید را گرفتیم 😀 دست همه گی درد نکنه خیلی زحمت کشیدند

مادر محمد ذکی و داکتر ناظرحسین یک سفر کوتاه داشتن 😊خداراشکر سفر خوبی بود

یک روز کاری با مادرجانم 😊 این روزها واقعا خوش میگزره . قربان وطن ❤😥

زحمت این خوراکی زمستانی به گردن من افتاد.

دست مادرمحمد ذکی جان درد نکنه. واقعا زحمت کشید 😊 آشپز ماهر استه

ولاگ رفتن به مراسم عروسی و طوی وطن.👰‍♀️💝

ضمن تبریکی روز مادر 😊عزیزان بیایید همرای ما یک غذای عالی نوش جان کنید ❤️

بیرون رفتن خیلی سخت اس . خیلی سرد شده. ما هم لحظه یی کنار هم جمع شدیم 😍😊

زمستان و برف، همرا با یک صبحانه وطنی🌨🌨☕️☕️🫖

یک روز بدون مادر محمد ذکی 😥 مادرجان تنها و دیق آشپزی نمود 💔🥀

یک قابلی خوشمزه برای فامیل پختم 😋 برای اولین بار د خانه آشپزی کردم😊😀